بی‌چون

بی‌چون

چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بی‌چون...
بی‌چون

بی‌چون

چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بی‌چون...

خر در چمن!!!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

قبله‌ی اهل دل منم! سهو نماز می‌کنی...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

ببین ماه و می بیــار!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

من سکوتِ خویش را گم کرده‌ام!

حکایت منه!
::::::::

من سکوت خویش را گم کرده ام!
لاجرم در این هیاهو گم شدم
من ، که خود افسانه می پرداختم،
عاقبت افسانه مردم شدم!

ای سکوت ، ای مادر فریادها،
ساز جانم از تو پر آوازه بود،
تا در آغوش تو ، راهی داشتم،
چون شراب کهنه ، شعرم تازه بود.

در پناهت برگ و بار من شکفت
تو مرا بردی به شهر یادها
من ندیدم خوشتر از جادوی تو
ای سکوت، ای مادر فریادها!

گم شدم در این هیاهو، گم شدم
تو کجایی تا بگیری داد من؟

گر سکوت خویش را می داشتم
زندگی پر بود از فریاد من

فریدون مشیری

.

.

.

قصد این ویرانه کردی عاقبت؟!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

از این و آن بگریزم...ز ترس نی، ز ملولی!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

بیا، بیا که مرا با تو ماجرایی هست...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

نامه‌ی وارده

...به‌نام یگانه نگارنده‌ی داستان خلقت...

به سراغِ من اگر می‌آیید، نرم و آهسته بیایید ؛ مبادا که ترک بردارد

چینیِ نازکِ تنهاییِ من!

***

این‌جا می‌نویسم...

اگر آشنایی، لطف کن و تنهام بذار.

اگر نتونستی تنهام بذاری،

فقط در سکوت بخون!

نه بگو، نه بپرس!

*

اگر آشنا نیستی،

بیا آب شو مثلِ یک واژه در سطرِ خاموشی‌ام...

بغل