بی‌چون

بی‌چون

چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بی‌چون...
بی‌چون

بی‌چون

چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بی‌چون...

بی‌تو این‌جا همه در حبس ابد تبعیدند...

مرحوم قیصر امین‌پور یه شعر داره که می‌گن برا امام زمانـ(عجّ‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)ـه...

خیلی زیباست...

:

بی‌تو، این‌جا، همه در حبس ابد تبعیدند
سال‌ها، هجری و شمسی، همه بی‌خورشیدند

از همان لحظه که از چشم یقین افتادند،
چشم‌های نگران آینه‌ی تردیدند

نشد از سایه‌ی خود هم بگریزند دمی 
هر چه بیهوده به گرد خودشان چرخیدند

چون به‌جز سایه ندیدند کسی در پی خود،
همه از دیدن تنهایی خود ترسیدند

غرق دریای تو بودند ولی ماهی وار
باز هم نام و نشان تو ز هم پرسیدند

در پی دوست همه جای جهان را گشتند
کس ندیدند، در آیینه به خود خندیدند

سیرِ تقویم جلالی به جمال تو خوش است
فصل‌ها را همه با فاصله‌ات سنجیدند

تو بیایی، همه‌ی ساعت‌ها، ثانیه‌ها
از همین روز، همین لحظه، همین دم عیدند

قیصر امین‌پور

 

پی‌نوشت: یه‌ فاتحه برای شادی روحش بخونین لطفاً!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.